بررودکریز

متن مرتبط با «زیبا» در سایت بررودکریز نوشته شده است

شعرزیبای حسینی...

  •       شعرزیبای حسینی...         کاروان می رسد از راه‌، ولی آه چه دلگیر چه دلتنگ چه بی تاب دل سنگ شده آب ، از این ناله‌ی جانکاه زنی مویه کنان ، موی کنان خسته، پریشان، پریشان و پریشان شکسته ، نشسته‌ ، سر تربت سالار شهیدان شده مرثیه خوان غم جانان همان حضرت عطشان همان کعبه‌ی ایمان همان قاری قرآن ، سر نیزه‌ی خونبار همان یار ، همان یار ، همان کشته‌ی اعدا. کاروان می رسد از راه ، ولی آه نه صبری نه شکیبی نه مرهم نه طبیبی عجب حال غریبی ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی ندارند به جز خاطر مجروح نصیبی ز داغ غم این دشت بلاپوش به دلهاست لهیبی به هر سوی که رفتند نه قبری نه نشانی فقط می وزد از تربت محبوب همان نفحه‌ی سیبی که کشانده ست دل اهل حرم را. کاروان می رسد از راه و هرکس به کناری پر از شیون و زاری کنار غم یاری سر قبر و مزاری یکی با تب و دلواپسی و زمزمه رفته به دنبال مزار پسر فاطمه رفته یکی با دل مجروح و با کوهی از اندوه به دنبال مه علقمه رفته یکی کرب و بلا پیش نگاهش سراب است و سراب است دلش در تب و تاب است و این خاک پر از خاطره هایی ست که یک یک همگی عین عذاب است و این بانوی دلسوخته‌ی خسته رباب است که با دیده‌ی خونبار و عزاپوش خدایا به گمانش که گرفته ست گلش را در آغوش و با مویه و لالایی خود می رود از هوش: «گلم تاب ندارد حرم آب ندارد علی خواب ندارد» یکی بی پر و بی بال دل افسرده و بی حال که انگار گذشته ست چهل روز بر او مثل چهل سال و بوده ست پناه همه اطفال پس از این همه غربت رسیده ست به گودال همان جا که عزیزش همان جا که امیدش همان جا که جوانان رشیدش همان جا که شهیدش در امواج پریشان نی و دشنه و شمشیر در آن غربت دلگیر شده مصحف پرپر و رفته ست سرش بر سر نیزه و تن بی کفن او، سه شب در دل صحرا رها مانده خدایا. چهل روز شکستن چهل روز بریدن چهل روز پی ناقه دویدن چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن چه بگویم؟ چهل روز اسارت چهل روز جسارت چهل روز غم و غربت و غارت ,شعرزیبای حسینی... ...ادامه مطلب

  • شعر زیبایی از استاد شهریار درباره بسیج*

  •           یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج یا علی خون حسینت کی رود از یادها گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج تا علمدارش گشاید بال شاهین علم می دهد فرمان حسینت کو بود شاه بسیج اشک و خون می بارد از آفاق آذربایجان خود به مژگان رفت آذربایجان را بسیج می زداید دود آه خیمه های سوخته خیمه و خرگاه زد در کربلاآه بسیج کور دل بودند اهل کوفه و بیعت شکن قوم سلمان است این قوم دل آگاه بسیج غرش ای شیر خدا ببر و پلنگ خفته را تا شود صدامیان خرگوش و روباه بسیج لشکر اسلام شد چون سیل وطوفان در خروش کفر اگر خود کوه باشد می شود کاه بسیج روز کین و انتقام است از گروه حرمله چند باشد داغ اصغر زجر جانکاه بسیج رهبر از نصر من الله داد فرمان جهاد تا رسد فتح قریب از نصرت الله بسیج صد هزار از “بیست میلیون” رهسپار جبهه هاست تا بیفتد خرمگس در دام جولاه بسیج رغبت و شوق شهادت خرمنی انباشته است حاش لله نیست یک جو، هرگز اکراه بسیج کربلاتشنه است و بر سقای خود چشم انتظار طلعت ماه بنی هاشم بود ماه بسیج با شعار یا محمد شیعه و سنی یکیست نیست جز قرآن و حق ذکری در افواه بسیج این سفر با “فتح پایان” باز می گردد سپاه می دهد پایان به فتح گاه و بی گاه بسیج سر به درگاه خدا می ساید این جهد و جهاد (شهریارا) تا به سایی سر به درگاه بسیج شاعر : شهریار     ,شعر زیبایی از استاد شهریار درباره بسیج* ...ادامه مطلب

  • شعرزیبا...

  •           هرکس بدمابه خلق گوید**   ماسینه ازاونمی خراشیم**   ماخوبی اوبه خلق گوییم**   تاهردودروغ گفته باشیم**       احمداسماعیلی کریزی ]بان 1395         ,شعرزیبا... ...ادامه مطلب

  • عکس نوشته/شعرزیبا...

  •                             ,عکس نوشته/شعرزیبا... ...ادامه مطلب

  • حضور هنرمندان عکاس کاشمری در روستای زیبای طرق

  •       حضور هنرمندان عکاس کاشمری در روستای زیبای طرق     جمعی از هنرمندان عکاس کاشمری در قالب یک تور عکاسی با حضور در روستای زیبای طرق از توابع بخش کوهسرخ این شهرستان، تصاویر هنری و زیبایی را برداشت کردند. به گزارش پایگاه خبری و اطلاع رسانی کاشمر24، در این برنامه هنری یک روزه که با همراهی و همکاری رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشمر برگزار شد، 18 عکاس هنرمند با حضور در این روستای تاریخی با نگاه های مستقل از مناظر طبیعی، خانه های قدیمی، اهالی و سایر مواردی که مورد توجه شان قرار می گرفت عکاسی کردند. گفتنی است این تور یک روزه به همت دفتر سینمای جوان کاشمر برگزار شد.   ,حضور هنرمندان عکاس کاشمری در روستای زیبای طرق ...ادامه مطلب

  • یا علی النقی (ع)//شعرزیبا

  •           شیعه یعنی ... ساقی امشب باده از بالا بریز باده از خم خانه مولا بریز باده ای بی رنگ و آتشگون بده زانکه دوشم داده ای افزون بده ای انیس خلوت شبهای من می چکد نام تو از لبهای من محو کن در باده ات جام مرا کربلایی کن سرانجام مرا یا علی، درویش و صوفی نیستم فاش می گویم که کوفی نیستم موجها را می شناسی مو به مو شرحی از زلف پریشانت بگو باز کن دیباچه توحید را تا بجوید ذره ای خورشید را یا علی بار دگر اعجاز کن مشتهای کوفیان را باز کن باز کن چشمان نازآلوده را بنگر این چشم نیاز آلوده را شاهد اقبال در آغوش کیست؟ کیسه نان و رطب بر دوش کیست؟ کیست آن کس کز علی یادی کند؟ بر یتیمان من امدادی کند؟ دست گیرد کودکان درد را گرم سازد خانه های سرد را شد زمین لبریز مسکین و یتیم ما گرفتار کدامین هیأتیم با یتیمان چاره "لاتقهر" بود پاسخ سائل "ولا تنهر" بود دست بردار از تکبر وز خطا شیعه یعنی جود و احسان و عطا یا علی، امروز تنها مانده ایم در هجوم اهرمن ها مانده ایم یا علی، شام غریبان را ببین مردم سر در گریبان را ببین گردش گردونه را بر هم بزن زخمهای کهنه را مرهم بزن حیدرا یک جلوه محتاج توأم دار برپا کن که حلاج توأم جلوه ای کن تا که موسایی کنم یا به رقص آیم مسیحایی کنم یک دو گام از خویشتن بیرون زنم گام دیگر بر سر گردون زنم گام بردارم، ولی با یاد تو سر نهم بر دامن اولاد تو شیعه یعنی شرح منظوم طلب از حجاز و کوفه تا شام و حلب شیعه یعنی یک بیابان بی کسی غربت صد ساله بی دلواپسی شیعه یعنی صد بیابان جستجو شیعه یعنی هجرت از من تا به او شیعه یعنی دست بیعت با غدیر بارش ابر کرامت بر کویر شیعه یعنی عدل و احسان و وقار شیعه یعنی انحنای ذوالفقار از عدالت گر تو می خواهی دلیل یاد کن از آتش و دست عقیل جان مولا حرف حق را گوش کن شمع بیت المال را خاموش کن این تجملها که بر خوان شماست زنگ مرگ و قاتل جان شماست شیعه یعنی وعده ای با نان جو کشت صد آیینه تا فصل درو شیعه یعنی قسمت یک کاسه شیر بین نان خشک خود با یک اسیر گر چه قرآن را مرتب خوانده ایم از قلم نقش مرکب خوانده ایم سوره ها خواندیم بی وقف و سکون کس نشد واقف به سر "یسطرون" تا به کی در لفظ مانی همچو من , ...ادامه مطلب

  • عکس نوشته

  • ,عکس نوشته,عکس نوشته های زیبا,عکس نوشته تبریک تولد,عکس نوشته تولد,عکس نوشته زیبا,عکس نوشته های ناب,عکس نوشته پروفایل,عکس نوشته های زیبا و مفهومی,عکس نوشته انگلیسی,عکس نوشته های خاص ...ادامه مطلب

  • عکسی زیبا از یک رفاقت بیست ساله!

  • این عکس، زیبا‌ترین تصویر از این دو رفیق است. محبت و ارادتی که در این عکس موج می‌زند، در هیچ یک از تصاویر دیگر این دو مرد به ثبت نرسیده است.    محمد علی رجایی و محمد جواد باهنر، هر دو متولد سال ۱۳۱۲ بودند، یعنی در زمان آغاز نهضت حضرت رو ح الله به سال ۱۳۴۲، سی سال داشتند و چند سالی از آشناییشان با هم می‌گذشت. آن‌ها باید تا ۴۵ سالگی صبر می‌کردند تا سربازان مولایشان، از گهواره‌های به سوی خیابان‌ها سرازیر شوند و در کنار آنان، علیه طاغوت مشت گره کنند و حنجره پاره کنند و جان به کف بگیرند و... پس از پیروزی انقلاب، محمد علی و محمد جواد، دوستی بیست ساله‌شان را به پای نهضت ریختند. در اولین دولت منتخب مردم، یکی رییس جمهور شد و دیگری وزیر آموزش و پرورش، و در دومین دولت منتخب مردم، رجایی رییس جمهور شد و با هنر نخست وزیر. سر انجام، هشت شهریور ۱۳۶۰، دو رفیق، در کنار هم سوختند، خاکس‌تر شدند و به رفیق اعلی پیوستند اما یاد و نامشان، با خطی از نور بر طاق آسمان حک شد. عکس زیر، زیبا‌ترین تصویر از این دو رفیق است. محبت و ارادتی که در این عکس موج می‌زند، در هیچ یک از تصاویر دیگر این دو مرد به ثبت نرسیده است.   ,عکسی زیبا از یک رفاقت بیست ساله! ...ادامه مطلب

  • گل زیبا

  • عکس نوشته/

  • ,عکس نوشته/غمگین,عکس نوشته/,عکس نوشته/زیبا,عکس نوشته/عاشقانه,عکس نوشته های زیبا,عکس نوشته های عاشقانه,عکس نوشته های خنده دار,عکس نوشته عاشقانه,عکس نوشته های غمگین,عکس نوشته های جالب ...ادامه مطلب

  • جملات زیبا از آیت الله بهجت+تصاویر

  •       جملاتی زیبا از آیت الله بهجت به مناسبت سالگرد وفات آیت الله العظمی بهجت/ایشان همیشه توصیه شان این بود که در تمام امور و در تمام جهات و در تمام زندگی فقط خدا را حاکم بدانید و بس. کد خبر: 25640 تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۴ ۲۳:۵۹:۲۱ 2015/05/14 23:59:21   به گزارش زمان   ،  آیت الله العظمی بهجت همیشه توصیه شان این بود که در تمام امور و در تمام جهات و در تمام زندگی فقط خدا را حاکم بدانید و بس. هیچ کس دیگر کاره ای نیست. این نصیحت کلی دائمی و شبانه روزی ایشان بود. فقط او و بعد اوست که همه چیز را درست می کند. اگر کسی بتواند اینگونه باشد زندگی الهی ای دارد.                                                                 , ...ادامه مطلب

  • 5 استفاده جالب از چای سبز برای زیبایی پوست

  •   جمعه 25 تير 1395 :: نويسنده : احمد 5 استفاده جالب از چای سبز برای زیبایی پوست     چای سبز دارای آنتی اکسیدان است که رادیکال های آزاد را که با التهاب سلولی پوست ارتباط دارد، از بین می برد.آنتی اکسیدان ها سیستم ایمنی پوست     چای سبز دارای آنتی اکسیدان است که رادیکال های آزاد را که با التهاب سلولی پوست ارتباط دارد، از بین می برد.آنتی اکسیدان ها سیستم ایمنی پوست را نیز تقویت و از بدن در برابر مواد حساسیت زا محافظت می کند و پوست نازک را نیز تقویت می کند، اما کاربرد های مختلف چای سبز برای پوست به از نقل هلث نیوز.   چای سبز به عنوان پاک  کننده برای تمامی انواع پوست، 2 قاشق غذاخوری چای سبز +یک قاشق غذاخوری عسل را روی پوست صورت و گردن  ماساژ دهید و پس از 10 دقیقه بشویید.   چای سبز به عنوان تونر دمنوش چای سبز را به صورت و گردن اسپری کنید.   چای سبز به عنوان ماسک صورت برای پوست های مستعد به جوش و آکنه، یک قاشق دمنوش چای سبز به علاوه 2 قاشق غذاخوری عسل را با هم مخلوط  کنید و روی صورت و گردن بمالید و پس از 20 دقیقه بشویید.   پای سبز و مراقبت از چشم 2 عدد چای سبز کیسه ای را به مدت 5 دقیقه در فریزر قرار دهید و هرکدام را به مدت 10 دقیقه روی چشم قرار دهید.   بخور صورت با چای سبز به آب در حال جوشیدن کمی برگ چای سبز اضافه کنید و صورت خود را بخور دهید. خراسان نیوز* ایران مطلب* ,5 استفاده جالب از چای سبز برای زیبایی پوست ...ادامه مطلب

  • خاطرات سفرهای تبلیغی (23) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

  •   چهارشنبه 23 تير 1395 :: نويسنده : احمد خاطرات سفرهای تبلیغی (23) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی   تهمت و افترا علیه ایرانیها         در مدینه تصمیم گرفتم، از یکی از داد گاهها‌ی سعودی که تحت عنوان مجمع المحاکم الشرع تابلو داشت، بازدید نمایم. جلو درب ورودی رفتم. فردی با محاسن نسبتا سفید‌ی از آنجا خارج شد. به او سلام کردم و احوالش را پرسیدم و خودم را معرفی کردم.گفتم: من در ایران قاضی هستم و می خواهم، دادگاه‌های شما را ببینم.گفت: نمی‌شود ممنوع است. گفتم چرا؟ گفت قضاوت ما شرعی است و قضاوت شما غیرشرعی است. گفتم: نه ما بر طبق قرآن حکم می‌کنیم و قضاوتمان کاملاً شرعی است. در حا لی که درب ماشینش را باز کرده بود و داشت داخل ماشین می‌نشست گفت: انتم تنکرون القرآن. یعنی شما منکر قرآن هستید وآن را قبول ندارید. گفت و سریعاً رفت و فرصت پاسخ هم نداد. البته اینها بخشی از خاطرات بود. و به امید خداوند بقیه خاطرات را در فرصت‌های آینده جمع‌آوری خواهم کرد. با عرض پوزش از همه خوانندگان محترم نسبت به خطا‌ها و اشتباهات احتمالی این نوشته امیدوارم با انتقادات خود مارا در جهت ارتقاء مطالب یاری فرمایید..احمداسماعیلی کریزی     وَالسَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمةُ الله و بَرَکاتُهُ   http://baghdasht1.blogfa.com ,خاطرات سفرهای تبلیغی (23) از ،کتاب خاطرات زیبا ،نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی ...ادامه مطلب

  • خاطرات سفرهای تبلیغی (23) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

  • خاطرات سفرهای تبلیغی (23) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی   تهمت و افترا علیه ایرانیها         در مدینه تصمیم گرفتم، از یکی از داد گاهها‌ی سعودی که تحت عنوان مجمع المحاکم الشرع تابلو داشت، بازدید نمایم. جلو درب ورودی رفتم. فردی با محاسن نسبتا سفید‌ی از آنجا خارج شد. به او سلام کردم و احوالش را پرسیدم و خودم را معرفی کردم.گفتم: من در ایران قاضی هستم و می خواهم، دادگاه‌های شما را ببینم.گفت: نمی‌شود ممنوع است. گفتم چرا؟ گفت قضاوت ما شرعی است و قضاوت شما غیرشرعی است. گفتم: نه ما بر طبق قرآن حکم می‌کنیم و قضاوتمان کاملاً شرعی است. در حا لی که درب ماشینش را باز کرده بود و داشت داخل ماشین می‌نشست گفت: انتم تنکرون القرآن. یعنی شما منکر قرآن هستید وآن را قبول ندارید. گفت و سریعاً رفت و فرصت پاسخ هم نداد. البته اینها بخشی از خاطرات بود. و به امید خداوند بقیه خاطرات را در فرصت‌های آینده جمع‌آوری خواهم کرد. با عرض پوزش از همه خوانندگان محترم نسبت به خطا‌ها و اشتباهات احتمالی این نوشته امیدوارم با انتقادات خود مارا در جهت ارتقاء مطالب یاری فرمایید..احمداسماعیلی کریزی     وَالسَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمةُ الله و بَرَکاتُهُ   http://baghdasht1.blogfa.com   , ...ادامه مطلب

  • خاطرات سفرهای تبلیغی (23) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

  • خاطرات سفرهای تبلیغی (23) از کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی تهمت و افترا علیه ایرانیها در مدینه تصمیم گرفتم، از یکی از داد گاهها‌ی سعودی که تحت عنوان مجمع المحاکم الشرع تابلو داشت، بازدید نمایم. جلو درب ورودی رفتم. فردی با محاسن نسبتا سفید‌ی از آنجا خارج شد. به او سلام کردم و احوالش را پرسیدم و خودم را معرفی کردم.گفتم: من در ایران قاضی هستم و می خواهم، دادگاه‌های شما را ببینم.گفت: نمی‌شود ممنوع است. گفتم چرا؟ گفت قضاوت ما شرعی است و قضاوت شما غیرشرعی است. گفتم: نه ما بر طبق قرآن حکم می‌کنیم و قضاوتمان کاملاً شرعی است. در حا لی که درب ماشینش را باز کرده بود و داشت داخل ماشین می‌نشست گفت: انتم تنکرون القرآن. یعنی شما منکر قرآن هستید وآن را قبول ندارید. گفت و سریعاً رفت و فرصت پاسخ هم نداد. البته اینها بخشی از خاطرات بود. و به امید خداوند بقیه خاطرات را در فرصت‌های آینده جمع‌آوری خواهم کرد. با عرض پوزش از همه خوانندگان محترم نسبت به خطا‌ها و اشتباهات احتمالی این نوشته امیدوارم با انتقادات خود مارا در جهت ارتقاء مطالب یاری فرمایید.   وَالسَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمةُ الله و بَرَکاتُهُ , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها