بررودکریز

متن مرتبط با «ماجرای پرواز آسمانی «عباس دوران»» در سایت بررودکریز نوشته شده است

ماجرای شهادت امام حسن عسکرى علیه السلام و اثبات امامت امام زمان عجل الله تعالی وفرجه الشریف

  •       ماجرای شهادت امام حسن عسکرى علیه السلام و اثبات امامت امام زمان عجل الله تعالی وفرجه الشریف یکی ازمسائلی که میتوان از طریق آن وجود مقدس امام زمان (عج) را به اثبات رساند ماجرای شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (ع)واتفاقات همراه آن است همانطور که میدانیم و از روایت ها و حکایت های تاریخی به روشنی به دست می آید, سال ها پیش از آن که هشتم ربیع الاول سال260 هجری فرا رسد, پیشوایان معصوم و به ویژه واپسین فرستاده خداوند, پیامبر خاتم,(ص) امامت آخرین حجّت الهی, حضرت مهدی(عج) را نوید داده بودند. با شهادت یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری (1) در حالی که بیش از پنج بهار(2) از عمر آخرین ذخیره الهی سپری نشده بود, فصل بهره مندی انسان ها از امام ظاهر به پایان رسید. و در پی آن دورانی بسیار مهّم در زندگی پیروان اهل بیت پیش آمد. این دوران هم زمان با دو رخ داد مهمّ آغاز شد نخست: رسیدن آخرین حجّت الهی به مقام امامت؛ دیگر: قرار گرفتن آن حضرت در پرده پنهان زیستی. اگر چه برگزیدگانی از شیعه برای این مرحله آمادگی کامل داشتند, اما می بایست هر دو رخداد (امامت و غیبت(، برای عموم شیعیان به اثبات برسد, چرا که حضرت مهدی(عج) نخستین روز امامت را در حالی آغاز کرد, که جز افرادی اندک، ـ که پیش از آن، در دوره امام عسکری(ع) ایشان را دیده بودند(3) کسی او را ندیده بوداو باید حاضر میشد وامامت خود را به اثبات میرساند اما چگونه ؟!!آیا کسی حرف کودکی 5 ساله راقبول دارد ؟ پیشتر امام حسن عسکری (ع) این روز را پیش بینی کرده بود وتدابیری برای آن اندیشیده بود: مثلا طبق گفته تاریخ امام حسن عسکری (ع) قبل از شهادت خود سه نشانه وعلامت را برای یار دیرینه خود ابوالادیان بیان میکند که هرکس هنگام شهادتش آن نشانه ها را داشته باشد او امام وجانشین وی خواهد بودآن سه نشانه از این قرار بودند: 1- کسی که بر پیکر امام نماز بخواند 2- کسی که جواب نامه ها را از ابوالادیان طلب کند 3- کسی که از اموال وهمیان خبر دهد همانگونه که شاهد خواهیم بودزمان شهادت امام حسن عسکری (ع) امام زمان (عج) نشانه ها یی از خود نشان میدهد...ماجرایی که ده ها تن شاهد وجود مقدس امام زمان (عج) بودند ونشانهای بارز امامت ایشان رادیدند وآن را قبول داشتند.   چگونگی شها, ماجرای شهادت امام حسن عسکرى علیه السلام و اثبات امامت امام زمان عجل الله تعالی وفرجه الشریف ...ادامه مطلب

  • ماجرای تعویض نگهبانان شهید مدرس در زندان!

  •     کد خبر: 401188 | 6 آیه‌ها و آینه‌ها (۲۳۹)؛ ماجرای تعویض نگهبانان شهید مدرس در زندان! محبوبیت در بین مردم مسئله ایست که شاید خیلی از افراد به دنبال رسیدن به آن باشند. قرآن کریم روشی ساده اما در عمل سخت را برای رسیدن به محبوبیت در جامعه بیان می‌کند و آن این است که ایمان بیاورید و عمل صالح انجام دهید.   آیه: خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا مریم/96 خدای رحمان کسانی را که ايمان آورده‌اند و کارهای شايسته کرده‌اند، محبوب همه می‌گرداند. آینه: حکایت؛ مأمورینی که محافظ شهید مدرّس در زندان بودند، ابتدا از نزدیک شدن به آقا، بر حذر داشته می‌شدند ولی پس از چندی از مریدان و حامیان ایشان شدند. آن‌ها در ظاهر حالتی خشن به خود می‌گرفتند تا مأموران شهربانی به آن‌ها شک نکنند و در حقیقت یار و پرستار باوفای او بودند. نیروهای مخصوص و جاسوسان وقتی از این روابط مطلع می‌شدند، مأمورین را به جای دیگر انتقال می‌دادند و عده‌ای دیگر را به‌ جای آن‌ها می‌آوردند ولی طولی نمی‌کشید که مامورین جدید هم به ایشان علاقه‌مند می‌شدند و تحت تأثیر روح بزرگ و کمالات معنوی مدرّس قرار می‌گرفتند. از این رو هر سه ماه یک‌بار مأمورین را تغییر می‌دادند. یکی از زندانبانان گفته بود: روزی که به قلعه خواف آمدم، چندان آشنایی با آقای مدرسی نداشتم، اما بعد از چندی فهمیدم چه سیّد بزرگواری است، یک روز سؤال کردم: آقا برای شما این نان و ماست و خوراک بادمجان کافی است؟ اجازه بدهید تا غذای بهتری برایتان تهیه کنیم؟ آقا پاسخ داد:  به نان خشک قناعت کنیم و جامه دلق                            که بار منّت خود بِه که با منّت خلق  همچنین وقتی مدرّس وضو می‌گرفت و به نماز می‌ایستاد، مأمورین زندان سعی می‌کردند خود را سریعاً به آقا ,ماجرای تعویض نگهبانان شهید مدرس در زندان! ...ادامه مطلب

  • بهانه اي براي پرواز پاي صحبت هاي حاجيه خانم فاطمه سيلاخوري مادر شهيدان كشوري

  •   بهانه اي براي پرواز پاي صحبت هاي حاجيه خانم فاطمه سيلاخوري مادر شهيدان كشوري  بيست و نهم فروردين يادآور چهل و هشت هزار ستاره درخشان ارتش جمهوري اسلامي ايران مي باشد. ملكوت بالان هشت سال دفاع مقدس زمزمه گويان خط سرخ شهادت ; سجادي بي سر صياد فاتح دلها كشوري دشت ايثار بابايي آسمان نورد. ارتش و هوانيروز و هوابرد . 30 گرگان 21 حمزه 92 زرهي اهواز . يادگاران ميمك و والفجر و بيت المقدس . آري ! پرواز دل عاشق مي طلبد. قلبي مي خواهد كه با هر ضربان عشق به لرزه درافتد و بتپد. قلب پاك پرندگان آسماني هوانيروز ما هم در جستجوي بهانه اي براي پرواز بود تا اوج بگيرد. و بيست و نهم فروردين براي ما هم بهانه اي شد تا به سراغ مادري مهربان و دلسوز در استان مازندران پايگاه نخستين حكومت شيعي علوي جهان بوديم . در اين گزارش كه به كياكلا شهر سيمرغ سفر نموديم با حاجيه خانم فاطمه سيلاخوري ; مادر امير سرلشگر خلبان شهيد احمد كشوري و بسيجي شهيد محمد كشوري مصاحبه اي را انجام داديم با ما در اين سفر همراه باشيد. پدرم ما را خداترس بار آورده بود و مادرم نيز زني پرهيزگار بود. با كمك آنها بود كه قرآن و اسلام در تارو پود وجودم جاي گرفت . احمد اولين فرزندم بود وقتي او را باردار شدم از خدا خواستم كه اين بچه را از من نگيرد چون سابقه مرگ نوزاد در فاميل زياد بود وقتي احمد به دنيا آمد مدام مريض مي شد تا جايي كه دكترها از او قطع اميد كرده بودند. من با توسل جستن به امام رضا(ع ) از او خواستم كه احمد از اين بيماري نجات يابد تا اينكه بالاخره امام رضا(ع ) ضامن شهيد كشوري شد. احمد از همان دوران كودكي داراي استعدادهاي مختلف و نبوغ سرشاري بود. او يك هنرمند بود; هنرمند زبردست و فعال . مادر شهيد كشوري با اشاره به تابلوي نقاشي كه به سينه ديوار چسبيده است مي گويد : اين نمونه كار احمد است كه در كودكي به ياد آسيب ديدگان زلزله سال 41 دشت قزوين كشيده است . به تابلو خيره شدم چه زيبا و با احساس چهره هاي گريان كودكان در كنار مادر را در منزل ويران شده در زلزله دشت قزوين به تصوير كشيده است . احمد واقعا مستعد بود از سال اول دبيرستان مبارزات سياسي خود را بر عليه رژيم پهلوي آغاز كرد سال دوم را در دبيرستان سيناي سرپل تالار بود كه معلمش آقاي زماني موضوع انشايي به دانش آموزان داده بود. احمد هم بخاطر نزديكي روز ما,بهانه اي براي پرواز پاي صحبت هاي حاجيه خانم فاطمه سيلاخوري مادر شهيدان كشوري ...ادامه مطلب

  • ماجرای ولادت امام موسی کاظم علیه السلام

  •         ولادت امام موسی کاظم علیه السلام به نظر می رسد که روستای ابواء واقع در بین مکه و مدینه بیش از سایر اماکن قافله های حجاج اهل بیت را به سوی خود جلب می کرد زیرا آرامگاه مادر پیامبر آمنه دختر وهب در آنجا قرار داشته است. در راه بازگشت از حج بیت الله الحرام (بحارالانوار، ج 48، ص 4، المحاسن، ج 2، ص 418) قافله امام ابو عبدالله الصادق (علیه السلام) در این روستا توقف کرد. آن روز بنابر مشهورترین روایات 7 صفر سال 128 هـ .ق بود که امام برای میهمانانش سفره غذا گسترده بود که پیکی از جانب زنانش به سوی او آمد تا مژده ولادت خجسته فرزندش را به وی برساند. در روایتی که از منهال قصاب نقل کرده اند آمده است : «به قصد مدینه از مکه بیرون شدم و همین که به ابواء رسیدم شنیدم که امام صادق (علیه السلام) صاحب فرزند شده است. من زودتر از آن حضرت به مدینه وارد شدم و ایشان یک روز پس از من به مدینه رسید. ایشان (به خاطر ولادت نوزاد) سه روز به مردم طعام داد و من نیز یکی از کسانی بودم که بر سفره طعام امام حاضر می شدم و چنان غذا می خوردم که تا روز بعد نیازی به غذا نداشتم و روز بعد باز بر سفره او حاضر می شدم. من سه روز از طعام آن حضرت خوردم و تا فردا هیچ غذایی نمی خوردم». در حدیثی از ابو بصیر آمده است :‌ «در سالی که فرزند ابو عبدالله (علیه السلام) امام موسی زاده شد من با آن حضرت همراه بودم . در ابواء فرود آمدیم. ابو عبدالله برای ما و اصحابش سفره غذا گسترده بود ، بسیار و نیکو.در همام حال که ما مشغول خوردن بودیم پیک «حمیده» نزد آن حضرت آمد و گفت: حمیده می گوید: اثر وضع حمل در من ظاهر شده است و خود مرا فرمودی که از این امر آگاهت کنم که این فرزند همچون فرزندان دیگر نیست. پس ابو عبدالله (علیه السلام) شادمان و خوشحال برخاست و دیری نپایید که به نزد ما برگشت در حالیکه آستینهای خود را بالا زده بود و لبخندی بر لب داشت. ما گفتیم : خداوند همواره لبت را خندان و دیده ات را روشن گرداند! حال حمیده چگونه شد ؟ فرمود: خداوند پسری به من بخشید که بهترین مخلوق اوست و حمیده درباره او خبری به من داد که من از وی بدان داناتر بودم . گفتم: فدایت شوم حمیده درباره او به شما چه خبری داد ؟ فرمود:حمیده خبر داد که چون نوزاد به دنیا آمد دس,ماجرای ولادت امام موسی کاظم علیه السلام ...ادامه مطلب

  • ماجرای پرواز آسمانی «عباس دوران»

  •   پنجشنبه 31 تير 1395 :: نويسنده : احمد    کد خبر: 106260 چهارشنبه، 30 تیر 1395 - 20:10     ماجرای پرواز آسمانی «عباس دوران»   شهیدخبر(شهیدنیوز): یک خلبان دوران دفاع مقدس گفت: تبلیغات مداوم عراق مبنی بر امن بودن پایتخت، رایزنی های دولت برای جلوگیری از برگزاری کنفرانس غیرمتعدها را بدون نتیجه گذاشت؛ تنها راه عملیات هوایی در بغداد بود.    وقتی با او حرف میزنیم، از فحوای کلامش فقط یک چیز را می توان متوجه شد که می گوید:من سرباز ایران هستم! مردی که درون وجودش یادگاری های جالبی دارد، یادگاری هایی که شاید با هیچ چیز در دنیا عوض نکند. او در تن خود خرده ترکشهایی را بیش از سه دهه است که حمل می کند و با متانت و آرامش ماجرای آنهارا شرح می دهد. او از سه نفر دیگر یاد می کند که غرور بغض آلودی را برای هر شنونده ای بوجود می آورد؛ شهید عباس دوران، مرحوم محمود اسکندری و آزاده ی جانباز منصور کاظمیان برای اینکه ایران برای ما همیشه ایرانی بماند، دل به آسمان زدند. او کسی نیست جز ناصر باقری ششدهی، کسی که تمام سالهای جنگ برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اسلامی حضور داشته و هیچ طلبی از هیچکس و هیچ کجا ندارد.   ناصر باقری در سال ۱۳۵۲ به استخدام نیروی هوایی ارتش در آمد و پس از طی دوره های آموزشی در ایران و آمریکا به جمع خلبانان F۴ پیوست، وی در دوران دفاع مقدس در اغلب عملیات های شاخص جنگ تحمیلی و در بیش از ۱۰۰ ماموریت برون مرزی حضور موثر داشته، یکی از حوادث مهم جنگ که باقری در آن نقش پر رنگی ایفا کرده، عملیات بغداد با هدف نا امن کردن این شهر برای جلوگیری از برگزاری کنفرانس جنبش عدم تعهد بوده است. به سراغ وی رفتیم تا از خاطرات آن روز برایمان بگوید؛ او از ماجرای عملیات بغداد در ٣٠ تیرماه ١٣٦١ به گونه ای سخن می گوید که شنونده فقط این را می فهمد؛ دفاع از ایران و جان فدا کردن دراین راه شیرین تر از هر کار دیگریست. خلبان باقری که از شرکت کنندگان در عملیات لغو کنفرانس غیرمتعهد ها در بغداد بوده در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به شرایط حاکم بر آن ماموریت و فضای سی,ماجرای پرواز آسمانی «عباس دوران» ...ادامه مطلب

  • ماجرای اولین ماموریت امام خمینی (ره) به آیت الله خامنه ای + تصاویر

  • کد خبر: 47809     ماجرای اولین ماموریت امام خمینی (ره) به آیت الله خامنه ای + تصاویر       آقای خامنه‌ای راهی جنوب کشور شد تا به سیستان و بلوچستان بروند. در مسیر به برخی از شهرهای کشور هم سر زدند. در کرمان توقفش طولانی شد.   اتاق خبر 24   :    اولین بحران جمهوری نوپای اسلامی بحران‌های قومی و منطقه‌ای بود. اول اسفند 1357 هشت روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ضدانقلاب در مناطق کُردنشین با غارت پادگان مهاباد بحرانی را آغاز کرد که تا مدت‌ها ادامه داشت. بحران مخصوص کردستان نبود و به تدریج بسیاری از مناطق کشور درگیر بحران منطقه ای شدند (1) که سیستان و بلوچستان که آقای خامنه ای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در آن تبعید بود یکی از این مناطق بود.   * استان‌های محروم از فروردین 58، گروه‌های سیاسی و قومی شهرهای مختلف کشور را ناامن کردند؛ کردستان، کرمانشاه و خوزستان، مناطقی که معمولا امکانات کمتری داشتند و مردمشان در فقر به سر می‌بردند. روزانه عده‌ای به تهران می‌رفتند و با مسئولان دیدار می‌کردند تا مشکلاتشان را حل کنند. امام خمینی: «اینها مکرر می‌آمدند پیش من که در اطراف ما بیکاری زیاد است، هیچ نداریم، آب و برق نداریم، دبستان نداریم، بیمارستان نداریم؛ از این حرف‌ها. خب، هرکسی از هرجا هست می‌آید می‌گوید و غالبا هم می‌گویند هیچ جا مثل ما محروم نبوده. ما به اینها می‌گوییم که خب، این تازه شده است؟ یا از قدیم بوده است؟ انقلاب این را آورده است؟ یاخیر، این سابق بوده است و حالا ما وارد شدیم به جایی که همه اینها نبوده. بختیاری می‌گوید که ما از همه محروم‌تر بودیم؛ بلوچستانی هم همین را می‌گوید، کردستانی هم، همه. و همه هم راست می‌گویند که محروم بوده‌اند. باید قدری صبر کنند ببینند که باید چه بکنند اینها. خیال نکنند که حالا بیکار هستیم، پس یالله بدهید. من این کار را نکردم، سابق این کار را کرده.» (2)     * ماموریت سیستان و بلوچستان  امام خمینی 9 فروردین طی حکمی خطاب به آقای خامنه‌ای نوشتند:«به آن , ...ادامه مطلب

  • ماجرای اولین ماموریت امام خمینی (ره) به آیت الله خامنه ای + تصاویر

  •   کد خبر: 47809   ماجرای اولین ماموریت امام خمینی (ره) به آیت الله خامنه ای + تصاویر آقای خامنه‌ای راهی جنوب کشور شد تا به سیستان و بلوچستان بروند. در مسیر به برخی از شهرهای کشور هم سر زدند. در کرمان توقفش طولانی شد. اتاق خبر 24: اولین بحران جمهوری نوپای اسلامی بحران‌های قومی و منطقه‌ای بود. اول اسفند 1357 هشت روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ضدانقلاب در مناطق کُردنشین با غارت پادگان مهاباد بحرانی را آغاز کرد که تا مدت‌ها ادامه داشت. بحران مخصوص کردستان نبود و به تدریج بسیاری از مناطق کشور درگیر بحران منطقه ای شدند (1) که سیستان و بلوچستان که آقای خامنه ای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در آن تبعید بود یکی از این مناطق بود.   * استان‌های محروم از فروردین 58، گروه‌های سیاسی و قومی شهرهای مختلف کشور را ناامن کردند؛ کردستان، کرمانشاه و خوزستان، مناطقی که معمولا امکانات کمتری داشتند و مردمشان در فقر به سر می‌بردند. روزانه عده‌ای به تهران می‌رفتند و با مسئولان دیدار می‌کردند تا مشکلاتشان را حل کنند. امام خمینی: «اینها مکرر می‌آمدند پیش من که در اطراف ما بیکاری زیاد است، هیچ نداریم، آب و برق نداریم، دبستان نداریم، بیمارستان نداریم؛ از این حرف‌ها. خب، هرکسی از هرجا هست می‌آید می‌گوید و غالبا هم می‌گویند هیچ جا مثل ما محروم نبوده. ما به اینها می‌گوییم که خب، این تازه شده است؟ یا از قدیم بوده است؟ انقلاب این را آورده است؟ یاخیر، این سابق بوده است و حالا ما وارد شدیم به جایی که همه اینها نبوده. بختیاری می‌گوید که ما از همه محروم‌تر بودیم؛ بلوچستانی هم همین را می‌گوید، کردستانی هم، همه. و همه هم راست می‌گویند که محروم بوده‌اند. باید قدری صبر کنند ببینند که باید چه بکنند اینها. خیال نکنند که حالا بیکار هستیم، پس یالله بدهید. من این کار را نکردم، سابق این کار را کرده.» (2)   * ماموریت سیستان و بلوچستان امام خمینی 9 فروردین طی حکمی خطاب به آقای خامنه‌ای نوشتند:«به آن منطقه رفته به خواسته‌های اهالی محترم آن مناطق رسیدگی نمایید و انتظارات مردم دلی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها